روزی لقمان صدای فرشتگان را شنید که به او گفتند:ایا میخواهی از سوی خدا روی زمین قضاوت کنی؟
لقمان گفت؟اگر خدا امر کرده باشد،تسلیم امر خدا هستم،زیرا خدا به من کمک میکند و او مرا از لغزش نجات میدهد،اما اگر در انتخاب ازاد هستم من سلامتی را میخواهم.
فرشتگان گفتند : چرا؟
لقمان گفت : قضاوت میان مردم خیلی سخت است و از طرفی نیز محاسبه ی الهی سخت و دقیق است ، زیرا از هر طرف ظلم به انسان رو می کند.قضاوت میان مردم ، اگر بر اساس حق باشد، بسیار خوب است زیرا انسان با این قضاوت صحیح سالم مانده و نجات می یابد ، اما اگر در تشخیص حق اشتباه کرد، راه رسیدن به بهشت را نیز از دست میدهد. کسی که در دنیا ضعیف باشد کارش در اخرت اسان تر است. کسی که دنیا را برای اخرت انتخاب کند،هر دو را از دست میدهد و به بهشت هم نمیرسد.
فرشتکان الهی از درک و فهم لقمان تعجب کردند. فردا صبح که لقمان از خواب بیدار شد، قلبش از حکمت پر شده بود و خداوند قضاوت را به حضرت داوود (ع) داد.
فرشتگان الهی از لقمان پرسیدند: چرا پیغمبری را قبول نکردی ؟
گفت پیامبری مسؤلیت بزرگی دارد،می ترسم نتوانم در انجام ان رسالت موفق عمل کنم.
برگرفته از کتاب پند و اندرز لقمان حکیم از اقای علی صالحی....